در سیمای تو
روشنایی عجیبی ست
که درختان نارنج را بارور میکند
و صدایت، دریایی لاجوردی ست
که هنوز
در گوشم میخواند
عطرت، سنجاقکها را مست میکند
تا سرخوشانه روی برکه ها به پرواز درآیند
آه ! ماهرخ ، چه میخواستم بنویسم!
پای تو که به ذهنم باز می شود به فراموشی عمیق فرو می روم.
دیهور انتهورا
درباره این سایت