دست تمام شهر را از پشت می بندی

-در دلبری- وقتی کمی با عشوه می خندی

در کوچه ها عطر دوسیب انگار می پیچد

 باید گذشت از موج موهایت به تدبیری

باید پرید از دام چشمانت به ترفندی

مانند دلبر های قاجاری شدی امروز

با آن دو چشم مشکی و ابروی پیوندی

ای "آذری" معشوقه ی بی مهر وسر سنگین

تلفیقی از گرمای تیر و سوز اسفندی

از ما چرا وقتی که دل بستیم دل کندی؟

حسین زحمتکش


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها